40 روزگی!!!
گل پسر مامان امروز ٢٩ مرداد ١٣٩٢ از چله در اومدیهمون چله معروف که میگن و من نمیدونم حالا چرا ٤٠ روز؟چرا مثلا ٥٠ روز نیست؟!!!اگه کسی میدونه خوشحال میشم منم اگاه کنه
امروز با حضور ٢ تا مامانبزرگت شما رو حمام کردم.این مدتی که تو اومدی منو بابا رو بدجوری دیوونه خودت کردی.خیلی واسمون عزیز هستی.جدیدن وقتی باهات صحبت میکنیم متوجه میشی و یه خنده ناز تحویلمون میدی.تلاش میکنی از خودت صدا در بیاری و نهایتا فقط یه (اقون)که از ته گلوت بیرون میاد میشه حرف زدن شما با ما
فردا عروسیه پسر عمه پریه.امیدوارم شما یه حالی به ما بدی و اونجا خوش اخلاق باشی و گریه نکنی
دیروز داشتم فیلمی که تو بیمارستان ازت گرفتن و نگاه میکردم.داشتن وزنت میکردن و بعد هم لباس کزدن تنت.شما هم همش گریه میکردی.از همون گریه ها که مخصوص خودته و فک پایینتو میلرزونی!انقدر پف داری که چشماتو به زور باز میکنی.٢ تا چشم سیاه نازتو.وقتی دیدمش فهمیدم چقدر تغییر کردی.قشنگ بزرگ شدنت مشخصه.تصمیم گرفتم این فیلم و تا وقتی که بزرگ نشدی نشونت ندم بعدا یه دفعه ببینی تاثیر گذار تره...من که خودم عاااشق این فیلمتم.چون همش میگم این کوچولو تا چند دقیقه قبل تو شکم من بود!!؟؟؟خدایا به خاطر این نعمتی که بهمون دادی هزار هزار بار شکرت...