شایان جونشایان جون، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره

من و بابا و شایان کوچولو

دومین محرم(سال 93)

1393/8/15 0:13
نویسنده : زهرا
3,079 بازدید
اشتراک گذاری

سلام همه زندگیممحبت

امسال دومین ماه محرمیه که کنار ما هستی.

پارسال خیلی دوست داشتم ببرمت مراسم شیر خوارگان حسینی ولی قسمت نشدغمگینولی امسال گفتم حتما میبرمت و رفتیم.با مامان جون و خاله رفتیم.پف چشمات به خاطر اینه که صبح زود از خواب بلندت کردیم و بردیمت و اونجا دوباره خواب رفتیچشمک

 

روز تاسوعا هم خونه عمه پری شله زرد نذری داشتن و نهار اونجا بودیم.شام رفتیم خونه مامان جون اینا...

روز عاشورا هم با بابایی رفتیم دسته های عزاداری و دیدیم.شبش هم رفتیم شام غریبان...

 

شام غریبان(هرچی شمع روشن میکردیم باد میزد خاموشش میکردغمگین)

 

راستی گلم سینه زدن یاد گرفتی...من فدات شمبوس

انشالله همیشه حسینی باشی نفس مامانبوس

 

پسندها (6)

نظرات (11)

آزاده مامان آرتین
17 آبان 93 23:12
ای جونم بشی تو-آفرین گل پسرم که واسه امام حسین سینه میزنی-آرتینم یاد گرفته بود با مشت سینه میزد-بوس واسه شایان
مامان بردیا شیطون
18 آبان 93 20:20
ماشالا.... فدات بشم عزیزم عزاداریت قبول چه ناناز شدی......
مامان بهی
20 آبان 93 7:34
قبول باشه عزيزم شما هم اسم پسر مني عزيزم
مامان راحله
24 آبان 93 11:35
عزاداریهات قبول عزیزم . ان شالله امام حسین نگهدار پسر خوشگل باشه .
شادی
24 آبان 93 15:06
مامانه امیر صدرا
26 آبان 93 10:51
سلام حالتون خوبه؟ عزاداری هاتون قبول باشه چه قدر خوشگل شدی
طیبه
29 آبان 93 12:08
طیبه
29 آبان 93 12:09
مامان رهام
5 آذر 93 16:50
وای چقده معصوم ترشدی عزیزم با لباسای حسینیت.خاله راه رفتنتم مبارک
مامانی امیرحسین جونی
6 آذر 93 2:12
ماشاالله به این گلپسر خدا حفظش کنه براتون نازی ی ی ی
مامان حديث
7 دی 93 0:16
سلام خاله جووووووووون من حديثم ميشه بهم تو جشنواره ي ني ني وبلاگ راي بدين؟ يه دنياممنون ميشم كد65 رو به1000891010 پيامك كنين اگه ميشه به آشناهاتونم بگين به مام سري بزنين منتظريم