شایان جونشایان جون، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

من و بابا و شایان کوچولو

پس کی میایییییییییییییی؟؟؟؟؟

1392/4/5 18:53
نویسنده : زهرا
558 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به شما پسره ٣٨ هفته و ٤ روزه ی خودم...

مامان جان پس کی میای؟صبرم دیگه داره تموم میشه.اخه دله من و بابایی که واست اب شد دیگهاخه پسرم این همه ادم مشتاقانه منتظرن تا روی ماهه تو رو ببینن اونوقت شما هم که ماشالله نازززززززززززززز داری به همین راحتیا افتخار نمیدی بیای

ولی عزیزم خواهش میکنم خودت قبل از اینکه تاریخه بارداریم تموم بشه بیا...پلیییییییزززز....دوست ندارم به زور متوسل بشه خانم دکتر...

اگه بیای این دنیا هم جات گشادتر میشه و از این جایه تنگ و تاریک راحت میشی هم مطمین باش بسسسسیار مورده مهر و محبت من و بابایی و سایرین قرار میگیری.بد نمیگزره بهتTea cup smiley 016نزار مامان اذیت بشه گلکم...قول بده راحت به دنیا بیای.باشه؟واااای که این روزا چقدر استرسه زایمان دارم.خدایا کمکم کن.میدونم تنهام نمیذاری.من و پسرم چشمه امیدمون به توست تا با کمکت بتونیم این روزه سخت اما شیرینو به خوبی سپری کنیم

                                                   friend - emoticonswallpapers.com

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان ازاده
5 تیر 92 19:43
مامانش میاد نگران نباش-دیگه انتظارت داره به سر میرسه-
شمارش معکوس رو شروع کن-
راستی اگه خبری شد ما رو بیخبر نذاری ها-زهرا جون دکترت کیه؟کدوم بیمارستان میخای بری؟


عزیزم دکترم ذاکر حسینی هستش.بیمارستان اپادانا انشالله میرم.زایمان فیزیولوزیک
مامان حنانه زهرا
5 تیر 92 20:36
ایشالله زودزود زود میاد مامانی سالم وسلامت مثل یه دسته ی گل


ممنون عزیزم
مامان فتانه
5 تیر 92 23:54
الهی انشالله که راحت و بدون دردسر این گل پسرو به دنیا میاری


انشالله...با دعای شما دوستان.
مامانی آرتین
9 تیر 92 12:35
دوست خوبم زهرا جان همیشه برای داشتن زایمانی راحت برات دعا میکنم.روزهای پر استرس ولی بسیار شیرینی داری.از این روزهای آخر لذت ببر.از تکونهای شایان کوچولو لذت ببر.انشاا... به زودی پسر گلت رو به سلامتی در آغوش میگیری.منتظر دیدن عکسهای شایان کوچولو هستم


ممنون....این روزا واقعا محتاج به دعا هستم...
مامان هلاله
9 تیر 92 13:19
سلام عزیزم خوش به حالت که داره تموم میشه و ود زود نی نیتو بغل میگیری .
ایشالا نی نیت راحت به دنیا میاد گلم


ممنون عزیزم
مونا
11 تیر 92 20:12
چه ذوقی داری تووووووووووو میگماااااا کاش میشد آدم همیشه تو زندگیش امید های شیرینی داشت ....روزهای شیرینی داشته باشی عزیزم........
مامان شايان و پرنيا
12 تیر 92 10:31
عزيزممممممممممممم

اميدوارم تا حالا ني ني ديگه به سلامت بدنيا اومده باشه

اگه نيومده كه ايشالله بي درد سر و راحت بياد تو بغل مامانش


عزیزم این پسرم هنوز اجازه ورود نگرفته
مامان ازاده
12 تیر 92 14:27
زهرا جون چه خبر؟نی نی نیومد؟خبری ازت نیست؟


نههههههههههه.نیومده.گررررریهههههههههه
مامانی آرتین
13 تیر 92 3:25
عزیزم آرتین کوچولوی ما تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده.خوشحال میشم بهش رای بدی.اگه بتونی از دوستان و فامیلاتونم برامون رای جمع کنی عالی میشه. کافیه با موبایل کد 398 رو به شماره 200 8080 2000 اس ام اس کنین.بینهایت ممنونم.


جشم.حتما
سارا زارع
13 تیر 92 11:49
عزيزم .انتضار سخته ولي به لحظه شيرين ديدار فكر كن.انشاالله صحيح و سالم هم ني ني تو هم ني ني من هم باقي ني ني ها بدنيا بيان




ممنون
مامان فتانه
15 تیر 92 13:40
ما اومدیم با پست جدید رای به ایلین جون یادتون نره


چششششششششششششم
آرزو
15 تیر 92 14:53
سلام مامان شایان

وای که چقدر انتظار سخته

فقط ماها که همدردیم درد هم رو میفهمیم

البته من سزارینی هستم

۹ روز مونده

برای من و نینی دعا کن

منم برای تو و نینی ات دعا میکنم


بله خیلی سختهههههه...حتما دعا میکنم البته اگه قابل باشم.
شیما مامان شاهین کوچولو
16 تیر 92 19:49
سلام مامی شایان کوچولو ایشاله زایمان راحتی داشته باشی. اصلا استرس نداشته باش خیلی سخت نیست . حداقل من که سزارین بودم واسم خیلی خیلی راحت بود درد نداشتم. بعد از بیهوشی هم خیلی راحت بودم.
از بیمارستان مرخص شدی زودتر عکسای آقا شایانو بزار که ما منتظریم
موفق باشی گلم خدا پشت و پناهت


خیلی ممنونم دوسته عزیز.
مامان سيد عرشيا
17 تیر 92 8:21
لحظه ديدار نزديك است..... چه لحظه زيبايي . من خاطره روز زايمانم را كه در بيمارستان پارسيان بودم نوشتم دوست داشتي سر بزن و بخون. من وقتي تو هفته شما بودم دنبال خاطره روز زايمان بودم همه وبلاگهاي مرتبط را نگاه مي كردم تا كمي استرسم كمتر شود .انشالله به سلامتي ني ني تو بغل كني.برات دعا مي كنم


ممنونم عزیزم.حتما میام و میبینم