هر لحظه عاشق ترم میکنی
سلام فسقلیه مامانی...
قربونت بشم فکر کنم این روزها لثه هات خیلی اذیتت میکنن.همچنان به دست خوردن خودت ادامه میدی.البته به پتو خوردن ملحفه خوردن و لباس هر کسی که بغلت کنه هم رو اوردیانچنان با حرص این کارها رو میکنی که دلم واست میسوزه.معلومه خیلی اذیت هستی!
به اینه خیلی علاقه داری.عکس خودت رو که تو اینه میبینی کلی ذوق میکنی.یه اینه میگیرم جلو صورتت شروع میکنی خندیدن و دست و پا زدن و بعدش هم با عکس خودت حرف میزنی!!!
لب پایینیتو میکنی تو دهنت و شروع میکنی مکیدنش.قیافت تو این حالت خیلی بامزه میشه
پسر اسکیموی من میخوای بری قطب؟؟؟!!!
این کلاه بافتنی که تو این عکس سرته رو مامانبزرگ واست بافته.دستش درد نکنه که انقدر مهربونه
لحظه ای از این زیباتر هم هست؟؟پسرم خیلی ناز و اروم خوابیده در اغوشم...
علاقه زیادی به گرفتن پاهات با دستات داری.چون کم کم داره هوا سرد میشه به خاطر اینکه سرما نخوری تو خونه اغلب جوراب میکنم پات.تو هم پاهاتو میاری بالا و با دستات جوراباتو میگیری و میکشیشون!
قربونه این خنده نازت بشم من...هلاااااااااااااااااکتم!!!
یه بازی که دوست داری باهات بکنیم اینه که دراز بکشم روی زمین و پاهامو جمع میکنم و میگذارمت روی پاهام و تکونت میدم و جلو و عقب میبرمت و واست شعر میخونم.شما هم ذوق میکنی و میخندی
جمعه ١ اذر برای اولین بار خودم تنها بردمت حمام.الان چند وقت بود که تو فکرش بودم ولی میترسیدم تنهایی نتونم.ولی جمعه دل و زدم به دریا و بردمت.همه چیز و اماده کرده بودم.اب و تنظیم کردم و لیف و صابونی کردم و وان رو هم گذاشتم و بعدش تو رو بردم.خیلی راحت تر از چیزی بود که فکر میکردم.اینم عکس شما در یک خواب راحت پس از حمام روز جمعه...
عزیز دلم اینم از احوالات شما در این چند وقت.البته اینم اضافه کنم که یه مقدار بی تابی هات زیاد شده که فکر کنم مربوط به لثه هات باشه.اخه شما خیلی بچه ارومی بودی.انشالله این دوران واست زیاد سخت نگذره.خیلی خیلی دوست دارم...بای جگر گوشه...